داشتم فکر میکردم و با تو صحبت
یه نصف لیوان شیر ولرم هم که دستامو داشت گرم میکرد دیواره ش
نایت شیفت هم آن،
همه ی عوامل رو متحد کرده بودم برا اینکه خوابم بگیره
ببخش حتی صحبت کردنم باتو هم جزیی از این هدف بود
هدف وسیله را توجیه نمیکند ، ولی وسیله ی خوبی بود از هدف بهتر ؛
صحبت از عمیق ترین سوالاتی که شخم میزنه عمق روان آدمی رو،
من کی ام"..؟!
ابتدای آغاز ، کجاست؟!
زمان و مکانی که نور دیگه هیچ برگشتی نداره ، یعنی زمان جاودانگی، که خالدین فیها" چطوری تکرر و استمرار داره تا ابد ؟
یا در زمان ازل ، چیشد که خدا برگه ی آس اش رو انسان" در نظر گرفت و کلی مایه گذاشت پای خلیفگی این انسان؟
چرا پنگوئن ها زانو ندارن ؟! ... نه
تو ، رفرنس خوبی هستی ، تا الان ،
میتونی حتی اگه جواب نداشته باشه سوال، و یا تو جوابی نداشته باشی ، یه افق جدید بدی به فکرم ،
این خیلی برام ارزشمنده .
اینو نوشتم که ارزشمندیه ابوابی که تو ذهنم و برای روحم
توسط تو گشوده میشه ، یادم بمونه .
چون ذاتا آدم، طلبکاره، از پروردگار خودشم طلبکاره حتی..
دیگه شما که خود مایی بماند .
برچسب : نویسنده : raahi-e-shab بازدید : 36