…و غربت کاناپه ی بژ بود و سایه ی غروب از پشت پنجره که میتابید و سکوتی که کسی نبود تا بشکند و خودت نیز از خودت رفته بودی . خودت در بی انتهای خاطرات و ای کاشها و غبار وهم فراموش شدگی.
شاید میانسالی همین باشد ،
قبل از رسیدن به میانسالی، کاناپه ی بژ از راه برسد و تویی که از خودت رفته باشی...
برچسب : نویسنده : raahi-e-shab بازدید : 3